برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون/ با نزدیک شدن انتخابات کشور آمریکا ٬ تنور انتخابات ایالات متحده آمریکا روز به روز داغ تر می شود . این در حالی است که بیشتر نامزدهای انتخابات شعار هایی در مورد روابط با ایران سر میدهند … البته مدیران رده بالا اعلام کرده اند ایران پایبند اصول خودش هست و فرقی ندارد چه کسی ریس جمهور آمریکا می شود .
پورتال خبری آبی پوشان گزارش میدهد :
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به روزهای سرنوشتسازخود رسیده است. از یک سو دونالد ترامپ میلیاردر جمهوریخواه با زیر سوال بردن بسیاری از تابوهای جامعه آمریکا شهرت زیادی به هم زده و از همه رقبای جمهوریخواه خود پیشی گرفته و از سوی دیگر هیلاری کلینتون عزم خود را جزم کرده تا با پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری نخستین رئیسجمهور «زن» تاریخ ایالات متحده آمریکا باشد.
به همین دلیل وبرای تحلیل و بررسی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با دکتر داوود هرمیداس باوند استاد برجسته روابط بینالملل و رئیس سابق کمیته حقوقی مجمع عمومی سازمان ملل گفتوگو کردیم. دکتر هرمیداس باوند معتقد است: « روی کار آمدن دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون برای ایران تفاوت زیادی ندارد و نمیتوان توقع داشت با روی کار آمدن یکی رابطه ایران و آمریکا بهتر و با روی کار آمدن دیگری رابطه ایران و آمریکا بدتر میشود. رابطه ایران وآمریکا دارای پیچیدگیهای خاص تاریخی و ایدئولوژیک است که ترمیم آن از عهده یک دولت خاص برنمیآید و نیازمند زمینههای تاریخی و البته تصمیمهای بزرگ است». در ادامه متن این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
چرا از درون لیبرال دموکراسی آمریکا شخصی مانند دونالد ترامپ به عنوان نماد پوپولیسم آمریکایی بیرون آمده است؟ اگر ترامپ در آمریکا به قدرت برسد چه پیامدهایی برای ایالات متحده آمریکا در عرصه جهانی به همراه خواهد داشت؟
ایالات متحده آمریکا از پانزده سال پیش تاکنون با مشکلات اقتصادی مهمی روبه رو بوده است. اغلب این مشکلات اقتصادی نیز به دلیل جنگ در عراق و افغانستان بود که دولت آمریکا را متحمل صرف هزینههای هنگفتی کرد. از سوی دیگر جامعه آمریکا با افزایش شکاف طبقاتی مواجه شده و این مساله مناسبات اجتماعی این کشور را تحت تاثیر قرار داده است. شکاف طبقاتی کنونی آمریکا در تاریخ این کشور بیسابقه بوده و روز به روز نیز در حال افزایش است. در شرایط کنونی دونالد ترامپ به خوبی متوجه مطالبات جامعه آمریکا شده و به همین دلیل شعارهای خود را در این راستا قرار داده است.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
مردم آمریکا نیز به دلیل مشکلاتی که دارند از شعارهای ترامپ استقبال کرده و احساس میکنند ترامپ میتواند فردایی بهتر برای ایالات متحده آمریکا رقم بزند. نکته دیگر اینکه ترامپ شعارهای خود را از بین شکایتهای عامه مردم آمریکا نسبت به دولت انتخاب کرده و به زبان عامیانه این شعارها را مطرح میکند. در نتیجه وی موفق شده یک رابطه دوطرفه با مردم آمریکا برقرار کند که تاکنون یکی از مهمترین عوامل پیشرفت وی در انتخابات ریاستجمهوری به شمار میرود. اغلب مردم ایالتهای مختلف آمریکا به جز شهرهای بزرگی مانند واشنگتن و سانفرانسیسکو بیشتر به مسائل اقتصادی، رفاهی، ورزشی و تفریحی خود اهمیت میدهند و مسائل سیاسی و سیاست خارجی برای آنها در اولویت بعدی قرار دارد.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون – برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون – برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون – برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
به همین دلیل ترامپ «رگ خواب» مردم آمریکا را پیدا کرده و موفق شده دغدغههای پنهانی مردم را به صورت آشکار مطرح کند. در نتیجه حرکتی شبه پوپولیستی در جامعه آمریکا به رهبری ترامپ شکل گرفته که روزبه روز شکل قویتری به خود میگیرد و هواداران بیشتری پیدا میکند. به صورت طبیعی حرکات پوپولیستی یا شبه پوپولیستی خیلی زود فراگیر و به یک جریان تاثیرگذار سیاسی تبدیل میشود.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
استقبال مردم آمریکا از ترامپ در مبارزات انتخاباتی چه ارتباطی با عملکرد دولت باراک اوباما در هشت سال گذشته دارد؟آیا نارضایتی از عملکرد اوباما سبب تقبال مردم آمریکا از ترامپ شده است؟
در ماههای گذشته یکی از حربههای تبلیغاتی دونالد ترامپ هجمه و انتقاد به سیاست باراک اوباما در هشت سال گذشته بوده است. این در حالی است که اوباما میراثدار دولت جرج بوش است که با نابسامانیهای زیادی در زمینه اقتصادی و سیاست خارجی روبه رو بود. در سایه سیاستهای خصمانه جرج بوش بسیاری از اتفاقات ناگوار در منطقه خاورمیانه و مناطق مختلف جهان به وقوع پیوست. ظهور گروههای تروریستی مانند داعش، بوکوحرام و القاعده بیشتر به خاطر سیاستهای جرج بوش بود که سبب کشته شدن بسیاری از مردم بیگناه جهان شد. در شرایط کنونی اغلب نامزدهای حزب جمهوریخواه آمریکا نسبت به سیاستهای اوباما انتقاد دارند و به شکلهای مختلف سیاستهای اوباما را زیر سوال میبرند. به صورت کلی یکی از شگردهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری دراغلب کشورهای جهان زیرسوال بردن عملکرد دولت گذشته است.
کاندیداهای انتخابات به دلیل اینکه به حمایت مردم نیازمند هستند تلاش میکنند خود را از رئیسجمهور گذشته موفقتر و با برنامهتر جلوه بدهند تا افکار عمومی را تحت تاثیر قرار بدهند. نکته جالب در انتخابات آمریکا این است که برخی کاندیداهای حزب دموکرات مانند برنی سندرز نیز به عملکرد دولت اوباما انتقاد دارند و برای جذب آرای بیشتر از هم حزبی خود انتقاد میکنند.
باراک اوباما در طول دوران ریاستجمهوری تلاش کرد از جنگ مستقیم خودداری کند و با دیپلماسی مشکلات آمریکا با کشورهای دیگر را مرتفع کند. اوباما دو مساله مهم و تاریخی سیاست خارجی آمریکا یعنی مناقشه اتمی با ایران و همچنین روابط نامساعد تاریخی با کوبا را نیز تا حدود زیادی ترمیم کرد. وی همچنین با سفر تاریخی به هیروشیما گام جدیدی در راستای تنش زدایی از سیاست خارجی آمریکا برداشته است. آیا پیروزی ترامپ در آمریکا تهدیدی برای سیاستهای مسالمتآمیز و آغاز جنگ طلبی نومحافظهکاران در آمریکا نخواهد بود؟
جرج بوش در اغلب حوادث مهم دوران ریاستجمهوریاش مانند جنگ در عراق به صورت مستقل عمل میکرد و کمتر روی همکاری هم پیمانان جهانی آمریکا حساب باز کرده بود. در جنگ عراق تنها انگلستان با آمریکا همکاری کرد و کشورهای دیگر اروپایی حاضر نشدند هزینههای یک جنگ فرسایشی را متحمل شوند. این در حالی است که باراک اوباما به همکاری با هم پیمانان جهانی آمریکا اهمیت میداد و بدون کمک آنها حاضر نبود در مشکلات پیچیده جهانی مانند بحران سوریه دخالت کند.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
نمونه بارز همکاری دولت اوباما با کشورهای قدرتمند اروپایی در گروه موسوم به ۱+۵ شکل گرفت که توافق تاریخی با ایران را رقم زد. اوباما به صورت زیرکانهای تلاش کرد قدرتهای دیگر جهان را نیز در توافق با ایران درگیر کند تا پیامدهای منفی این توافق تنها دامن دولت وی را نگیرد و پاسخی قانعکننده برای افکار عمومی و تاریخ آمریکا داشته باشد. نکته دیگر اینکه اوباما با وجود تهدیداتی که برای اقدامات تنبیهی مانند حمله نظامی به سوریه عنوان میکرد اما در باطن با اقدامات تنبیهی موافق نبود و تمایل داشت مشکلات منطقهای و جهانی به وسیله دیپلماسی و مذاکره حل و فصل شود. با این وجود باید این نکته را بپذیریم که همه مردم افلاطون وسیاستمدار نیستند و ممکن است تحت تاثیر تبلیغات احزاب و شخصیتهای سیاسی قرار بگیرند.
در شرایط کنونی اغلب کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برعلیه دولت باراک اوباما موضعگیری میکنند و سیاستهای وی را زیر سوال میبرند. به همین دلیل برخی از مردم آمریکا که تحت تاثیر این تبلیغات قرار گرفتهاند گمان میکنند اوباما در سیاستهای خود شکست خورده و نتوانسته منافع ایالات متحده آمریکا را به خوبی تامین کند. به عنوان مثال برنی سندرز که هم حزبی اوباما در حزب دموکرات آمریکا است به صراحت و با مشی سوسیالیستی نسبت به این مساله که ثروت در جامعه آمریکا تنها در دست عده معدودی است به سیاستهای اوباما انتقاد میکند. به همین دلیل مواضع سندرز که عمدتا مبتنی بر سوسیال دموکراسی است مورد استقبال مردم آمریکا قرار گرفته که از مشکلات اقتصادی و رفاهی رنج میبرند.
با تمام این اوصاف قضاوت تاریخی درباره باراک اوباما در آمریکا مثبت خواهد بود. نکته دیگر اینکه سرنوشت انتخابات آمریکا همواره تحت تاثیر اتفاقاتی بوده که در یک ماه باقیمانده تا برگزاری انتخابات رخ میدهد. این اتفاقات که در برخی مواقع بسیار مهم و تاثیرگذار است سرنوشت بسیاری از انتخابات آمریکا را تغیر داده است. در نتیجه اتفاقات ماههای آینده در سرنوشت انتخابات آمریکا تاثیرگذار خواهد بود. انتخابات در آمریکا همواره تحت تاثیر شعارهای کاندیداهای ریاستجمهوری بوده به شکلی که۸۰ درصد برنامههای انتخاباتی کاندیداها به صورت شعار بوده وبه سختی امکان تحقق پیدا میکند.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
فضای انتخاباتی ایالات متحده به گونهای است که مردم آن، در لحظه تصمیم میگیرند و مانند ساکنان اروپا گرایش ایدئولوژیک ندارند؛ بنابراین تابع رویدادها و وقایع روز و به ویژه روزهای نزدیک به انتخابات هستند و دقیقا به همین دلیل باید تاکید کرد در لحظات واپسین امکان دارد رایی که قرار بود به نام جمهوریخواهان نوشته شود، به نفع دموکراتها به صندوق انداخته شود و برعکس. پیش بینی قاطع انتخابات برگزار شده در ایالات متحده آمریکا منطبق بر جغرافیای سیاسی این کشور نیست و مردم خود را پایبند گروهها نمیبینند. برای مثال در انتخابات ریاستجمهوری و فرمانداریها که بهطور همزمان برگزار میشد، در برخی از مقاطع شهری به رئیسجمهوری دموکرات رای داده اما فرماند اری جمهوریخواه را روی کار آورده است.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
ارزیابی شما از مواضع کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا نسبت به ایران و مساله برجام چیست؟ ترامپ به صراحت نسبت به برجام و ایران موضعگیری میکند و توافق با ایران را تمسخر کرده است. از سوی دیگر هیلاری کلینتون وجود دارد که رابطه نزدیکی با اسرائیل دارد و از نفوذ زیادی بین دشمنان منطقهای ایران مانند عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برخودار است. به نظر شما از بین ترامپ و کلینتون کدام یک بهتر میتواند منافع ایران را در منطقه و جهان محقق کند؟
از قدیم گفتهاند: «دیده ز عیب دیگران کن فراز/ صورت خود بین و در آن عیب ساز». به نظر من برخی از شخصیتهای سیاسی داخلی به صورت یک طرفه درباره انتخابات آمریکا قضاوت میکنند و واقعیتهای سیاسی بین دو کشور را در نظر نمیگیرند. آقای ترامپ عنوان کرده درصورتی که به ریاستجمهوری آمریکا دست پیدا کند توافق هستهای با ایران را پاره خواهد کرد.
سخنان ایشان هیچ گونه پایه و اساس قانونی ندارد و رئیسجمهور بعدی آمریکا از نظر قانونی نمیتواند تعهدات بینالمللی دولت ایالات متحده آمریکا را زیرپا بگذارد. نکته دیگر اینکه توافق هستهای با ایران تصمیمی بوده که قدرتهای جهانی با همکاری یکدیگر اتخاذ کردهاند و پیمان شکنی یکی از طرفین با واکنش دیگر کشورها همراه خواهد شد. از سوی دیگر توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته و به یک تعهد الزامآور بینالمللی تبدیل شده است.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
در نتیجه پاره کردن برجام در شرایط عادی برای هیچ کس امکان پذیر نیست. ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اغلب شعارهای ضد ایرانی کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا به صورت شعار و برای جذب آرای مردم آمریکاست و مصرف دیگری ندارد. مساله دیگر اینکه عملکرد هشت ساله باراک اوباما تاحدود زیادی قابل قبول بوده و تاریخ قضاوت منصفانهای نسبت به سیاستهای وی خواهد داشت. در طول هشت سال گذشته بسیاری از دشمنان منطقهای ایران مانند عربستان سعودی و اسرائیل اوباما را برای مدارا با ایران تحت فشار قرار داده بودند و به شکلهای مختلف خواهان تخاصم و تحکم بیشتر دولت ایالات متحده آمریکا با ایران بودند.
با این وجود باراک اوباما تلاش کرد مسیر صحیح را در پیش بگیرد و در رابطه با ایران از اقدامات تنش زا و مسالهسازخودداری کند. نکته مهم دیگر اینکه در شرایط کنونی منافع ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه به صورت تصادفی به هم نزدیک شده است. به نظر من روی کار آمدن دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون برای ایران تفاوت زیادی ندارد و نمیتوان توقع داشت با روی کار آمدن یکی رابطه ایران و آمریکا بهتر و با روی کار آمدن دیگری رابطه ایران و آمریکا بدتر شود. رابطه ایران وآمریکا دارای پیچیدگیهای خاص تاریخی و ایدئولوژیک است که ترمیم آن از عهده یک دولت خاص برنمیآید و نیازمند زمینههای تاریخی و البته تصمیمهای بزرگ است.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
نکته دیگر اینکه اغلب کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا تلاش میکنند رابطه محکم و استواری با اسرائیل داشته باشند و لابیهای صهیونیستی را از خود راضی نگه دارند. در شرایط کنونی نیز دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در مبارزات انتخاباتی خود از شعارهایی استفاده میکنند که با سیاستهای اسرائیل همخوانی بیشتری داشته باشد. بدون شک اسرائیل نقش مهمی در سیاستهای خارجی دولت آینده ایالات متحده آمریکا خواهد داشت. این در حالی است که در گذشته نیز این مساله وجود داشته و اغلب روسای جمهوری سابق آمریکا رابطه مثبت و دوطرفهای با اسرائیل داشتند.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
مساله دیگر اینکه نگرش احزاب جمهوریخواه و دموکرات در آمریکا نسبت به مسائل مختلف و از جمله سیاست خارجی متفاوت است. در گذشته حزب جمهوریخواه همواره انزوا طلب بوده و کمتر قدرتهای دیگر را در تصمیمات خود سهیم کرده است. این در حالی است که حزب دموکرات همواره تلاش کرده سیاستهای خارجی خود را به صورت مشترک با قدرتهای دیگر جلو ببرد. حزب دموکرات در فضای داخلی آمریکا بیشتر از طبقات فرودست مانند کشاورزان و کارگران حمایت میکند اما حزب جمهوریخواه بیشتر از اقشار پردرآمدتر حمایت میکند. حزب جمهوریخواه تاکید بیشتری روی استقلال ایالات در تصمیمگیریها دارد در صورتی که حزب دموکرات کلی نگرتراست و بیشتر منافع عمومی مردم آمریکا را در نظر میگیرد.
با این وجود اتفاقات یک ماه باقیمانده تا برگزاری انتخابات نقش تعیینکنندهای در سرنوشت انتخابات خواه داشت. به عنوان مثال پیروزی جرج بوش پدر در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروری، نظم نوین جهانی و تکقطبیشدن شدن موازنه قدرت در عرصه جهانی به سود آمریکا همراه بود که سرنوشت انتخابات را به سود جمهوریخواهان تغییر داد. به نظر من انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نهایت به سود دموکراتها و خانم کلینتون تمام خواه شد. در شرایط کنونی اغلب قدرتهای اروپایی موضعی همسو با دونالد ترامپ ندارند و بیشتر تمایل دارند خانم کلینتون در آمریکا به قدرت برسد.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
آیا شما این مساله را قبول دارید که جمهوریخواهان همواره مواضع خصمانهتری نسبت به ایران داشتهاند ودر صورتی که ترامپ به عنوان یک جمهوریخواه به قدرت برسد منافع ایران بیشتر به خطر میافتد؟
هر یک از دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات، یعنی دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون که در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز شده و در نهایت به قدرت برسد، میتواند در سیاستهای داخلی آمریکا و پس از آن سیاست خارجی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه اثرگذار باشد وحتی ممکن است که این دو رویکرد متفاوتی نسبت به اوباما اتخاذ کنند. اما درباره اجرای برجام تصور میرود هیچ دولتی در آمریکا و از هر حزبی نمیتواند تغییری در محتوای پیماننامه گروه ۱+۵ و اجرای برجام به وجود آورد.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
گرچه همچنان روابط میان ایران و آمریکا به سوی عادیسازی پیش نرفته و تنها در مواردی چون برجام و مسائل منطقه وزرای خارجه تهران و واشنگتن به مذاکره میپردازند اما به هر روی هر تغییری در مناسبات دو کشور با توجه به شعارهای افراطی و تندروانه نسبت به مسائل منطقه و حتی برنامههای برجام از سوی دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات ریاستجمهوری ایالات متحده، به مصلحت نخواهد بود که هر یک از این دو کاندیدا پس از ورود به کاخ سفید و نشستن بر کرسی ریاستجمهوری بخواهند برخلاف تعهدات خود در برنامه اقدام جامع مشترک عمل نمایند. بر این اساس اگر آمریکا برخلاف تعهداتش عمل نماید بهطور قطع ناقض تعهدات خواهد بود و به عنوان یک دولت ناقض حقوق بینالملل شناخته میشود و اعتبار سیاسی آن به خطر خواهد افتاد. از سویی به مصلحت این کشور نخواهد بود که تعهدات خود را نقض کند. گرچه ابزارهای حقوقی در نظام بینالملل در برابر ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت کارساز نیست، اما قطعا به مصلحت این کشور نیست که بخواهد تعهدات خود را نقض کرده و اعتبارش را در نظام بینالملل به خطر بیندازد.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
از سویی با توجه به سوابق هیلاری کلینتون در وزارت خارجه آمریکا و مواضع روشن سیاسی وی نسبت به ایران و از سویی دونالد ترامپ به عنوان کسی که دارای دیدگاههای سیاسی تند و افراطی بوده و نیزکارنامه سیاسی روشن و سوابق اجرایی در دستگاههای دولتی آمریکا نداشته است، به خوبی میتوان دریافت که این دیدگاهها بیشتر به یک طنز و شعار شباهت دارد؛ چرا که مساله حائز اهمیت در قانون اساسی ایالات متحده منافع ملی این کشور بوده و به همین علت روسایجمهور و هر مقام ذیربط و مسئول در این کشور باید در همین راستا گام برداشته و سیاستهایش را با آن تطبیق دهد. از سویی گرچه باید شاهد تغییرات نرمافزاری و سخت افزاری در سیاست خارجی آمریکا نسبت به مسائل خاورمیانه به ویژه سوریه و در منطقه و اوکراین در اروپای شرقی بود، اما با این وجود رئیسجمهور آینده آمریکا از هر حزبی باشد باید از قانون اساسی این کشور تبعیت کرده و در همان مسیر نیز حرکت کند.
از این رو منافع ملی ایالات متحده ایجاب میکند به دنبال کشوری باسواد، منابع غنی و استعدادهای سرشار باشد از این رو نمیتواند از تواناییها، تخصص و منابع ایران غافل بماند؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران در طول مذاکرات هستهای به خوبی ثابت نموده از یک سیاست منطقی و متعدل نسبت به کشورهای منطقه و غرب برخوردار بوده و از دیگر سو غرب و به ویژه واشنگتن در بسیاری از مسائل خاورمیانه به ویژه سوریه و در مبارزه با تروریسم و خروج آن از منطقه با ایران همسویی و اشتراک منافع دارند. اتخاذ یک سیاست سختافرازی به نفع آمریکا نبوده بلکه تنها شرایط را در منطقه و کشورش سختتر خواهد کرد.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
ازاین رو نباید چندان هم این نوع شعارها را جدی گرفت و نمیتوان گفت که ما در آینده باید شاهد یک رفتار و سیاست سختافزاری از سوی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه باشیم. گرچه دولت اوباما نسبت به دولتهای دیگر آمریکا سیاست معتدل و نرمی درباره مسائل خاورمیانه و پرونده هستهای ایران در پیش گرفته بود، اما با این وجود نمیتوان از هماکنون گفت که نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند همهچیز را در خاورمیانه به بدترین شکل ممکن تغییر دهد.
اگر هیلاری کلینتون به ریاستجمهوری آمریکا برسد برای نخستینبار یک «زن» به ریاستجمهوری مهمترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان دست پیدا کرده است. این مساله ایالات متحده آمریکا را با چه چالشها و فرصتهایی مواجه میکند؟
در گذشته کشورهای مختلف رهبران زن زیادی مانند ملکه ویکتوریا و خانم تاچر در انگلستان، برزیل، هندوستان، تایلند یا کره جنوبی داشتهاند. با این وجود این اتفاق تاکنون در تاریخ ایالات متحده آمریکا رخ نداده و درصورتی که خانم کلینتون به این مهم دست پیدا کند به نوعی تابو شکنی کرده و نخستین رئیسجمهور زن تاریخ آمریکا خواهد بود. این در حالی است که «برنی سندرز» نیز که یک یهودی است در صورتی که به ریاستجمهوری برسد تابو شکنی کرده و نخستین رئیسجمهور یهودی آمریکا خواهد بود.
به نظر من در صورتی که خانم کلینتون به ریاستجمهوری آمریکا دست پیدا کند تفاوت زیادی با سایر کاندیداهای دموکرات ریاستجمهوری آمریکا نخواهد داشت وسیاستهای حزب دموکرات را اجرا خواهد کرد. این در حالی است که به نظر میرسد مشاور اصلی وی در امور کشورداری همسر وی آقای بیل کلینتون رئیسجمهور سابق آمریکا خواهد بود که از پشت پرده وی را حمایت خواهد کرد. خانم کلینتون نسبت به انتقاداتی که در میتینگهای انتخاباتی نسبت به وی صورت میگیرد حساسیت بیشتری از خود نشان میدهد که به نظر من به این مساله باز میشود که ایشان یک خانم است که از حساسیتهای بیشتری در برخی زمینهها برخوردار هستند.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
با وجود آنکه کلینتون، سابقه کاری پرافتخاری شامل بانوی نخست آمریکا و وزیر خارجه سابق این کشور را در کارنامه دارد و در سطح جهانی شناخته شده است اما این مساله برای مردم عادی آمریکا مهم نیست. آنچه که بیش از همه برای آمریکاییها مهم است مسائل اقتصادی است. مردم آمریکا میخواهند کاندیدایی را ببینند که بتواند آنها را متقاعد کند مسائل روزمره طبقه عادی و متوسط آمریکا را درک میکند.
در حال حاضر یکی از نقاط قوت اصلی کلینتون ارتباط برقرار کردن او با زنان آمریکایی است که نیمی از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. یک نظرسنجی اخیر نشان میدهد ۵۶ درصد از زنان آمریکا کلینتون را تایید میکنند و نظرسنجی دیگری که اوایل سال جاری میلادی منتشر شد نیز نشان داد، بزرگترین نقطه قوت کلینتون جایگاه وی به عنوان نخستین رئیسجمهور زن آمریکا در صورت پیروزی در انتخابات خواهد بود. با این حال با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ دیگر مسائل به غیر از جنسیت برای کلینتون مطرح خواهند بود.
برای ایران مهم نیست ترامپ یا کلینتون
کاندیداهای جمهوریخواه به دنبال آن هستند تا برخی اقدامات اشتباه کاخ سفید در زمینه سیاست خارجی را به کلینتون با توجه به اینکه او در دوره ریاستجمهوری اول اوباما، وزارت امور خارجه را به عهده داشت، نسبت دهند. آنچه برای کلینتون اهمیت دارد این است که او تعداد محدودی از طبقات جامعه را مخاطب قرار ندهد و باید فراتر از پایگاه دموکرات خود به دنبال جلب آرای دیگر گروهها باشد.