حسین مرعشی در گفتگو با روزنامه اعتماد میگوید:
*قرار نیست اینبار بحث رد صلاحیتها دغدغه ما باشد. اینقدر در بدنه اصلاحطلبی و نیروهای اجتماعی حوزههای انتخابیه داوطلبان صاحب صلاحیت داریم که اصلا از رد صلاحیت دغدغهای نداریم.
*در استراتژیهای ملیمان ما اصلاحطلبان پذیرفتهایم در همان زمینی دست به بازی بزنیم که شورای نگهبان به صورت محدود برای مانور سیاسی تشخیص میدهند، کافی است. این تجربه را از سال ٩٢ به دست آوردهایم. در آن سال اولویت ما رییس دولت اصلاحات بود. ایشان به دلایلی که معلوم بود نیامد، آقای هاشمی هم که آمد به دلایلی که معلوم بود، رد صلاحیت شد و مردم هم به دلایلی که معلوم بود، دست به بازی در همان زمین محدود زدند.
*به نظر من امروز آقای جنتی از آن رفتار پشیمان است. البته من ایشان را ندیدهام که از خودشان بپرسم اما به نظرم کسانی که تصمیم گرفتند رییس دولت اصلاحات نیاید و آقای هاشمی هم اگر آمد رد صلاحیت شود آنها امروز خیلی دستاوردی نصیبشان نشده است. آقای روحانی سیاستهای همان دو نفر را پیگیری میکند، تازهنفس هم هست در خیلی از موارد نرمش آن دو بزرگوار را هم نشان نمیدهد. این یک تجربه ملی بود که به ما نشان میدهد به عنوان اصلاحطلبان اولا با چهرههایی به میدان خواهیم رفت که دلیلی ندارد رد صلاحیت شود. ثانیا اگر شورای نگهبان نه بر اساس ضوابط قانونی بلکه بر اساس سلیقههای سیاسی دست به اقداماتی برای شکل دادن مجلسی از نوع مجلس هشتم و نهم زد ما در آن سبد باقیمانده دست به انتخاب خواهیم زد. ما در هر حال در انتخابات شرکت میکنیم، با مردم همراه هستیم، تلاش میکنیم دولت را تقویت کنیم و به حداقلها هم قناعت خواهیم کرد.
*مهمترین چالش درون جریانی اصلاح طلبان این است که ما دارای شخصیتهای فراوانی هستیم و همه هم علاقهمند به خدمت به مردم هستند اما قطعا هماهنگ میشوند.
*استانی شدن انتخابات خیلی به ما کمک میکند. انتخابات استانی ما را در اتحاد درونی کمک میکند، چون دیگر اینگونه نیست که هر کس پتانسیل رای آوری در شهرستان داشته باشد بگوید من میخواهم بیایم. اینبار یک لیست کلی به نام اصلاحطلبان باید شکل بگیرد.
*جریان مقابل ما دارای پایگاه اجتماعی با انگیزهای است. جبهه اصولگرایی جبهه ریشهدار و تاریخی است اما مشکلش این است که نقش آفرینی بزرگان این جبهه کم شده و یک مقدار جبهه پایداری و نیروهای افراطی گرداننده شدهاند. من همیشه تصورم این بوده که دولت آقای روحانی نه فقط برای اصلاحطلبان که برای اصولگرایان هم فرصتی را ایجاد کرده تا خود را بازسازی کنند. بالاخره آقای روحانی عضو موثر جامعه روحانیت مبارز بوده است. خاستگاهش اصولگرایی معتدل است. اصولگرایان هنوز هم فرصت دارند که از این شعارهای روحانی و فضایی که او در سطح اجتماع ساخته جبهه خودشان را متحد کنند و با شعارهای نو به جامعه بازگردند.
*در جبهه اصولگرایی یک نکته وجود دارد و آن این است که آنها به دلیل اینکه معمولا دسترسی به نهادهای حاکمیتی و حمایتهای آنان دارند احساس نیاز به مردم نمیکنند. این خطای بزرگی است. در تکامل سیاسی کشور شورای نگهبان در مقام یک داور بیطرف قرار میگیرد و اصولگرایان و اصلاحطلبان با هم رقابت میکنند. حالا اینکه یک دوره اصلاحطلبان رای بیاورند و دوره بعد اصولگرایان اصلا مسالهای نیست. ما باید با این نگاه کشور را اداره کنیم. سیاست کشور چارچوب میخواهد اینکه به بهانه فتنه و ساکت فتنه و سران فتنه رد صلاحیت کنند مساله کشور را حل نمیکند.
*احمدینژاد شانسی نخواهد داشت. او نه مخاطب دارد و نه پایگاه. سخنرانی اخیرش را ببینید. او مبتلا به همان حرفهایی است که کشور را ١٠ سال پیش به آن مبتلا کرد. هنوز منتظر است امریکا فروبپاشد و خودش دنیا را اداره کند.او جریان ریشه داری نداشت. در مقطعی از اختلافات سیاسی ایران استفاده کرد و دورهاش هم تمام شد و رفت. او تبی بود که کشور به دلیل اختلاف جناحها دچارش شد. کشور تب کرد و بعد هم دورهاش تمام شد. من امیدوارم همانطور که اصلاحطلبان با انسجام وارد میشوند اصولگرایان هم متحد و یکپارچه و با شعارهای اعتدالی وارد شوند.